سلة التسوق الخاصة بك فارغة الآن.

آراء القراء
القارئ Arman Ekhlaspour 
طبیعتا چون از کارهای اول نوشتن هدایت هست، اونقدرا قوی نیست(به نسبت سایر داستان هاش) البته داستان مرگ رو دوست داشتم.
القارئ Maral Goudarzi
.داستانی کوتاه در قالب سفرنامه می باشد که درباره ی شهر اصفهان نوشته شده
القارئ Alish
فکر کن با صادق هدایت بری سفر
القارئ Hosein Naseri
سفرنامه گزارشی هدایت سرشار از اظهار نظرهای شخصی و مواجهه با شهر و جاذبههایش از دریچه نگاه اوست. با مطالعه این سفرنامه ۶۰ صفحهای بیشتر هدایت را میشناسیم تا اصفهان را. نصطه نظرات او نسبت به مذهت و سنت به خوبی در این اثر غیرداستانی تجلی یافتهاند.قطعه ادبی کوتاه مرگ نیز به همراه دو داستان دیگر درباره هندوها که هدایت حدود سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ در هندوستان به زبان فرانسه نوشته (سامپینگه و هوسباز) و سال ۱۳۲۴ به چاپ رسیده (ترجمه توسط یکی از دوستان نزدیک هدایت انجام گرفته)، در کنار این سفرنامه چاپ شدهاند سفرنامه گزارشی هدایت سرشار از اظهار نظرهای شخصی و مواجهه با شهر و جاذبههایش از دریچه نگاه اوست. با مطالعه این سفرنامه ۶۰ صفحهای بیشتر هدایت را میشناسیم تا اصفهان را. نصطه نظرات او نسبت به مذهت و سنت به خوبی در این اثر غیرداستانی تجلی یافتهاند.قطعه ادبی کوتاه مرگ نیز به همراه دو داستان دیگر درباره هندوها که هدایت حدود سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ در هندوستان به زبان فرانسه نوشته (سامپینگه و هوسباز) و سال ۱۳۲۴ به چاپ رسیده (ترجمه توسط یکی از دوستان نزدیک هدایت انجام گرفته)، در کنار این سفرنامه چاپ شدهاند که به زعم من ارتباط معنایی با یکدیگر ندارند.
القارئ Mostafa
نمره : ۳.۲ ستارهاصفهان نصف جهان : ۳ ستاره نقد جامعه مذهبی و سنتگرایی که عقل و اندیشه را کنار زده اند و به دنبال خرافات و توهمات ذهنی خود رفته اند همچنین بیان شکوه و عظمت معماری ایرانی که نویسنده مصرانه اصرار دارد که معماری اسلامی نیست بلکه ایرانیست مرگ : ۳.۵ ستاره به مرگ به عنوان یک موهبتی می پردازد که از سرکشی انسان آزاد جلوگیری می کند .....مرگ یگانه مامن آرامش دردمندان که مفری است برای انسان که از دنیای سراسر ظلم و تاریکی، انسان را می رهاندسامپینگه : ۲.۵ستاره داستانی در نقد مذهب هندو ( ظاهرا ص نمره : ۳.۲ ستارهاصفهان نصف جهان : ۳ ستاره نقد جامعه مذهبی و سنتگرایی که عقل و اندیشه را کنار زده اند و به دنبال خرافات و توهمات ذهنی خود رفته اند همچنین بیان شکوه و عظمت معماری ایرانی که نویسنده مصرانه اصرار دارد که معماری اسلامی نیست بلکه ایرانیست مرگ : ۳.۵ ستاره به مرگ به عنوان یک موهبتی می پردازد که از سرکشی انسان آزاد جلوگیری می کند .....مرگ یگانه مامن آرامش دردمندان که مفری است برای انسان که از دنیای سراسر ظلم و تاریکی، انسان را می رهاندسامپینگه : ۲.۵ستاره داستانی در نقد مذهب هندو ( ظاهرا صادق هدایت از میان مذاهب صرفا به مذهب زرتشت علاقه مند بود)رهوسباز: ۴ ستاره که در هندوستان و قبل از بوف کور که در همان جا نوشته شده، نگارش شده است.... هوس باز به نقد جامعه ایران که بین سنت و مدرنیته گرفتار شده می پردازد ... دختری به نام فیلیسیا که بین سنت (باگوان پینه دوز) و مدرنیته ( راوی داستان) گرفتار شده..... فیلیسیا ، همواره تمایل به گرایش به مدرنیته دارد ولی در اعماق وجودش نگران است که ممکن است سنت او را تنبیه کند ( قسمت آخر داستان و تبدیل شدن باگوان پس از مرگ به خفاش که در آغاز همبستر شدن با راوی عمل او را تقبیح می کند)....افرادی مانند فیلیسیا به سنت باج می دهند ( کمک مالی فیلیسیا به باگوما )تا از این گرایش نصفه و نیمه اونها به مدرنیته چشم پوشی کند و باگوما هم که این موضوع را می داند و قبول دارد که دورانش سپری شده و تلاشش برای نگه داشتن او بی فایده است ، به او میگوید باگوما ( سنت ) مرد و برای تاکید تکرار میکند که باگوما مرد.....ر

طبیعتا چون از کارهای اول نوشتن هدایت هست، اونقدرا قوی نیست(به نسبت سایر داستان هاش) البته داستان مرگ رو دوست داشتم.
القارئ Maral Goudarzi

.داستانی کوتاه در قالب سفرنامه می باشد که درباره ی شهر اصفهان نوشته شده
القارئ Alish

فکر کن با صادق هدایت بری سفر
القارئ Hosein Naseri

سفرنامه گزارشی هدایت سرشار از اظهار نظرهای شخصی و مواجهه با شهر و جاذبههایش از دریچه نگاه اوست. با مطالعه این سفرنامه ۶۰ صفحهای بیشتر هدایت را میشناسیم تا اصفهان را. نصطه نظرات او نسبت به مذهت و سنت به خوبی در این اثر غیرداستانی تجلی یافتهاند.قطعه ادبی کوتاه مرگ نیز به همراه دو داستان دیگر درباره هندوها که هدایت حدود سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ در هندوستان به زبان فرانسه نوشته (سامپینگه و هوسباز) و سال ۱۳۲۴ به چاپ رسیده (ترجمه توسط یکی از دوستان نزدیک هدایت انجام گرفته)، در کنار این سفرنامه چاپ شدهاند سفرنامه گزارشی هدایت سرشار از اظهار نظرهای شخصی و مواجهه با شهر و جاذبههایش از دریچه نگاه اوست. با مطالعه این سفرنامه ۶۰ صفحهای بیشتر هدایت را میشناسیم تا اصفهان را. نصطه نظرات او نسبت به مذهت و سنت به خوبی در این اثر غیرداستانی تجلی یافتهاند.قطعه ادبی کوتاه مرگ نیز به همراه دو داستان دیگر درباره هندوها که هدایت حدود سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ در هندوستان به زبان فرانسه نوشته (سامپینگه و هوسباز) و سال ۱۳۲۴ به چاپ رسیده (ترجمه توسط یکی از دوستان نزدیک هدایت انجام گرفته)، در کنار این سفرنامه چاپ شدهاند که به زعم من ارتباط معنایی با یکدیگر ندارند.
القارئ Mostafa

نمره : ۳.۲ ستارهاصفهان نصف جهان : ۳ ستاره نقد جامعه مذهبی و سنتگرایی که عقل و اندیشه را کنار زده اند و به دنبال خرافات و توهمات ذهنی خود رفته اند همچنین بیان شکوه و عظمت معماری ایرانی که نویسنده مصرانه اصرار دارد که معماری اسلامی نیست بلکه ایرانیست مرگ : ۳.۵ ستاره به مرگ به عنوان یک موهبتی می پردازد که از سرکشی انسان آزاد جلوگیری می کند .....مرگ یگانه مامن آرامش دردمندان که مفری است برای انسان که از دنیای سراسر ظلم و تاریکی، انسان را می رهاندسامپینگه : ۲.۵ستاره داستانی در نقد مذهب هندو ( ظاهرا ص نمره : ۳.۲ ستارهاصفهان نصف جهان : ۳ ستاره نقد جامعه مذهبی و سنتگرایی که عقل و اندیشه را کنار زده اند و به دنبال خرافات و توهمات ذهنی خود رفته اند همچنین بیان شکوه و عظمت معماری ایرانی که نویسنده مصرانه اصرار دارد که معماری اسلامی نیست بلکه ایرانیست مرگ : ۳.۵ ستاره به مرگ به عنوان یک موهبتی می پردازد که از سرکشی انسان آزاد جلوگیری می کند .....مرگ یگانه مامن آرامش دردمندان که مفری است برای انسان که از دنیای سراسر ظلم و تاریکی، انسان را می رهاندسامپینگه : ۲.۵ستاره داستانی در نقد مذهب هندو ( ظاهرا صادق هدایت از میان مذاهب صرفا به مذهب زرتشت علاقه مند بود)رهوسباز: ۴ ستاره که در هندوستان و قبل از بوف کور که در همان جا نوشته شده، نگارش شده است.... هوس باز به نقد جامعه ایران که بین سنت و مدرنیته گرفتار شده می پردازد ... دختری به نام فیلیسیا که بین سنت (باگوان پینه دوز) و مدرنیته ( راوی داستان) گرفتار شده..... فیلیسیا ، همواره تمایل به گرایش به مدرنیته دارد ولی در اعماق وجودش نگران است که ممکن است سنت او را تنبیه کند ( قسمت آخر داستان و تبدیل شدن باگوان پس از مرگ به خفاش که در آغاز همبستر شدن با راوی عمل او را تقبیح می کند)....افرادی مانند فیلیسیا به سنت باج می دهند ( کمک مالی فیلیسیا به باگوما )تا از این گرایش نصفه و نیمه اونها به مدرنیته چشم پوشی کند و باگوما هم که این موضوع را می داند و قبول دارد که دورانش سپری شده و تلاشش برای نگه داشتن او بی فایده است ، به او میگوید باگوما ( سنت ) مرد و برای تاکید تکرار میکند که باگوما مرد.....ر
Translation missing: ar.general.search.loading