سلة التسوق الخاصة بك فارغة الآن.

خصم
-20%
آراء القراء
القارئ Fatemeh Khalilzadeh 
سیاستمداران، بازاریاب ها، همه کسانی که با مردم سروکار دارند توده به دستهای از افراد اطلاق میشود که محرکی بیرونی آنها را با هم متحد و یکدست کرده و به انجام کارهایی وامیدارد که هر یک از آنها به تنهایی حاضر یا قادر به انجام این کارها نبودند. این کتاب به مطالعه رفتار تودهها و علل بروز این رفتارها میپردازد.یک: سینرژی 2+2=5دو عنصر کلر و سدیم وقتی جدا از هم هستند، خواص و رفتارهای متفاوتی دارند. کلر یک گاز سمی است و سدیم فلزی بسیار نرم و ناپایدار. اما وقتی کنار هم قرار میگیرند، به کلی مادهای جدید را بوجود میآورند که خواصش از زمین تا آسمان با خواص هر توده به دستهای از افراد اطلاق میشود که محرکی بیرونی آنها را با هم متحد و یکدست کرده و به انجام کارهایی وامیدارد که هر یک از آنها به تنهایی حاضر یا قادر به انجام این کارها نبودند. این کتاب به مطالعه رفتار تودهها و علل بروز این رفتارها میپردازد.یک: سینرژی 2+2=5دو عنصر کلر و سدیم وقتی جدا از هم هستند، خواص و رفتارهای متفاوتی دارند. کلر یک گاز سمی است و سدیم فلزی بسیار نرم و ناپایدار. اما وقتی کنار هم قرار میگیرند، به کلی مادهای جدید را بوجود میآورند که خواصش از زمین تا آسمان با خواص هر یک از عناصر به صورت جدا جدا فرق دارد.توده هم چنین کارکردی دارد. رفتار هر یک از آحاد تشکیل دهنده توده به صورت فردی با رفتار آنها هنگام قرارگیری در توده بسیار متفاوت است. مثلا یک توده میتواند متشکل از انسانهای شریفی باشد که به تنهایی هرگز تن به قتل یک نفر در نمیدهند. یا حتی انسانهایی که از کشتن یک نفر و عواقب آن میترسند. اما همین افراد اگر در یک توده قرار گیرند، ممکن است به سادگی دست به قتل و غارت و تخریب و... بزنند. علت این تغییر می تواند سلب مسئولیت از دوش یک نفر و اعطای آن به دوش همه افراد مقصر باشد که باعث میشود جرم همگی کمتر شود. اما قطعا علل دیگری هم دارد که در این کتاب به خوبی به آنها پرداخته شده. دو: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!عامل بوجود آورنده تودهها یک محرک بیرونی است. مثلا اتفاقات ناگوار مشترکی که برای اعضای یک جامعه میافتد. هر یک از اعضای جامعه وقتی در توده قرار میگیرد، حاضر است اعمالی را انجام دهد که به تنهایی حاضر به انجام آنها نبود. مثلا فرد در توده حاضر است جان خود را فدای آرمانها و این روح مشترک کند. به کشتن دادن خود، کاری منطقی و عقلانی نیست. این روح عمومی توده است که فرد را به چنین کاری وامیدارد. افراد در یک توده مثل فردی که هیپنوتیزم شده، در راستای رسیدن به یک هدف یا آرمان رفتار میکنند. خودآگاه آنها جای خود را به ناخودآگاه می دهد، فردیت محو می شود، اراده و قوهی تمییز از بین میرود و همه در همان جهتی حرکت میکنند که توده به سمت آن میرود. «افراد در یک توده حکم خرده شنهای شنزار را دارند که باد، هرکدام از آنها را به دلخواه جایکن میکند.»بدین ترتیب توده فکر نمیکند، احساس میکند. کسی میتواند در این شرایط شخصیت و فردیت خود را حفظ کند که بیندیشد.سه: قدرت تودهدر گذشته تودهها قدرت چندانی در جامعه نداشتند اما قدرت آنها هر روز و بخصوص در جهان کنونی رو به فزونی است. گویی همراه شدن با جو عمومی به خصوص در جامعه ما جزء واجبات شده است! حتی اگر آن محرک تشکیل دهنده توده، موضوعی باشد که عوام مردم اطلاع زیادی از آن ندارند. اگر همراه توده نشوی خائنی!اما در طول تاریخ هم تودهها تحولات زیادی بوجود آوردهاند. مثالش همین انقلاب خودمان! با این حال تحولاتی که توده ها بوجود میآورند می تواند جنایتکارانه و یا قهرمانانه باشد. اما از آنجا که توده فکر نمیکند، این موضوع کاملا بستگی به عامل محرک بیرونی دارد که اگر در راستای اصلاح جامعه باشد، قهرمانانه است و اگر اینطور نباشد، جنایتکارانه. البته امر «خواستن مداوم چیزی» برای توده ها همان قدر سخت است که فکر کردن. از آنجا که اکثر انقلابها توسط تودهها و از سر برانگیختگی احساسی صورت گرفته، در یک روز آن انقلاب توسط مردم قهرمانانه خوانده میشود و در روزی دیگر جنایتکارانه! سیاستمداران هم در طول تاریخ از قدرت تودهها و رفتار احساسی آنها بی خبر نبودهاند. برای همین است که شعارهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات مختلف همیشه به گونه ای است که احساسات توده را برانگیزد.

سیاستمداران، بازاریاب ها، همه کسانی که با مردم سروکار دارند توده به دستهای از افراد اطلاق میشود که محرکی بیرونی آنها را با هم متحد و یکدست کرده و به انجام کارهایی وامیدارد که هر یک از آنها به تنهایی حاضر یا قادر به انجام این کارها نبودند. این کتاب به مطالعه رفتار تودهها و علل بروز این رفتارها میپردازد.یک: سینرژی 2+2=5دو عنصر کلر و سدیم وقتی جدا از هم هستند، خواص و رفتارهای متفاوتی دارند. کلر یک گاز سمی است و سدیم فلزی بسیار نرم و ناپایدار. اما وقتی کنار هم قرار میگیرند، به کلی مادهای جدید را بوجود میآورند که خواصش از زمین تا آسمان با خواص هر توده به دستهای از افراد اطلاق میشود که محرکی بیرونی آنها را با هم متحد و یکدست کرده و به انجام کارهایی وامیدارد که هر یک از آنها به تنهایی حاضر یا قادر به انجام این کارها نبودند. این کتاب به مطالعه رفتار تودهها و علل بروز این رفتارها میپردازد.یک: سینرژی 2+2=5دو عنصر کلر و سدیم وقتی جدا از هم هستند، خواص و رفتارهای متفاوتی دارند. کلر یک گاز سمی است و سدیم فلزی بسیار نرم و ناپایدار. اما وقتی کنار هم قرار میگیرند، به کلی مادهای جدید را بوجود میآورند که خواصش از زمین تا آسمان با خواص هر یک از عناصر به صورت جدا جدا فرق دارد.توده هم چنین کارکردی دارد. رفتار هر یک از آحاد تشکیل دهنده توده به صورت فردی با رفتار آنها هنگام قرارگیری در توده بسیار متفاوت است. مثلا یک توده میتواند متشکل از انسانهای شریفی باشد که به تنهایی هرگز تن به قتل یک نفر در نمیدهند. یا حتی انسانهایی که از کشتن یک نفر و عواقب آن میترسند. اما همین افراد اگر در یک توده قرار گیرند، ممکن است به سادگی دست به قتل و غارت و تخریب و... بزنند. علت این تغییر می تواند سلب مسئولیت از دوش یک نفر و اعطای آن به دوش همه افراد مقصر باشد که باعث میشود جرم همگی کمتر شود. اما قطعا علل دیگری هم دارد که در این کتاب به خوبی به آنها پرداخته شده. دو: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!عامل بوجود آورنده تودهها یک محرک بیرونی است. مثلا اتفاقات ناگوار مشترکی که برای اعضای یک جامعه میافتد. هر یک از اعضای جامعه وقتی در توده قرار میگیرد، حاضر است اعمالی را انجام دهد که به تنهایی حاضر به انجام آنها نبود. مثلا فرد در توده حاضر است جان خود را فدای آرمانها و این روح مشترک کند. به کشتن دادن خود، کاری منطقی و عقلانی نیست. این روح عمومی توده است که فرد را به چنین کاری وامیدارد. افراد در یک توده مثل فردی که هیپنوتیزم شده، در راستای رسیدن به یک هدف یا آرمان رفتار میکنند. خودآگاه آنها جای خود را به ناخودآگاه می دهد، فردیت محو می شود، اراده و قوهی تمییز از بین میرود و همه در همان جهتی حرکت میکنند که توده به سمت آن میرود. «افراد در یک توده حکم خرده شنهای شنزار را دارند که باد، هرکدام از آنها را به دلخواه جایکن میکند.»بدین ترتیب توده فکر نمیکند، احساس میکند. کسی میتواند در این شرایط شخصیت و فردیت خود را حفظ کند که بیندیشد.سه: قدرت تودهدر گذشته تودهها قدرت چندانی در جامعه نداشتند اما قدرت آنها هر روز و بخصوص در جهان کنونی رو به فزونی است. گویی همراه شدن با جو عمومی به خصوص در جامعه ما جزء واجبات شده است! حتی اگر آن محرک تشکیل دهنده توده، موضوعی باشد که عوام مردم اطلاع زیادی از آن ندارند. اگر همراه توده نشوی خائنی!اما در طول تاریخ هم تودهها تحولات زیادی بوجود آوردهاند. مثالش همین انقلاب خودمان! با این حال تحولاتی که توده ها بوجود میآورند می تواند جنایتکارانه و یا قهرمانانه باشد. اما از آنجا که توده فکر نمیکند، این موضوع کاملا بستگی به عامل محرک بیرونی دارد که اگر در راستای اصلاح جامعه باشد، قهرمانانه است و اگر اینطور نباشد، جنایتکارانه. البته امر «خواستن مداوم چیزی» برای توده ها همان قدر سخت است که فکر کردن. از آنجا که اکثر انقلابها توسط تودهها و از سر برانگیختگی احساسی صورت گرفته، در یک روز آن انقلاب توسط مردم قهرمانانه خوانده میشود و در روزی دیگر جنایتکارانه! سیاستمداران هم در طول تاریخ از قدرت تودهها و رفتار احساسی آنها بی خبر نبودهاند. برای همین است که شعارهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات مختلف همیشه به گونه ای است که احساسات توده را برانگیزد.
Translation missing: ar.general.search.loading