سلة التسوق الخاصة بك فارغة الآن.

آراء القراء
القارئ Niskala 
القراءة عن الكافكة أكثر إثارة من قراءة عمله. من الضروري أن نفهم كيف عاش الكافكة لنكون قادرين على فهم كتاباته الغريبة ، الترجمة جيدة. القراءة عن الكافكة أكثر إثارة من قراءة عمله. من الضروري أن نفهم كيف عاش الكافكة لنكون قادرين على فهم كتاباته الغريبة ، الترجمة جيدة.
القارئ Falaah HO
گفتوگوی واقعی و مستند با فرانتس کافکا که از طریق این کتاب با نظرات کافکا در مورد ادبیات ، شعر ،فلسفه ،دین ،ایمان، سیاست ،عشق و ... آشنا میشوید، اکثر کسانی که اسمی از کافکا شنیدند تصور غلطی از او دارند که نویسنده ای پوچگرا ست اما نوشته های کافکا تنها پوچی وضعیت زندگی انسان هارو به صورت واقعی و تمثیلی به تصویر میکشد . جملات و کلام کافکا در این کتاب بسیار راهگشا، روشن و امید بخش است.شخصیتی یگانه و بینظیر کافکا که از میان صفحات این کتاب به شناختش میرسید تا ابد تو ذهنتون ماندگار میشه و بارها و بار گفتوگوی واقعی و مستند با فرانتس کافکا که از طریق این کتاب با نظرات کافکا در مورد ادبیات ، شعر ،فلسفه ،دین ،ایمان، سیاست ،عشق و ... آشنا میشوید، اکثر کسانی که اسمی از کافکا شنیدند تصور غلطی از او دارند که نویسنده ای پوچگرا ست اما نوشته های کافکا تنها پوچی وضعیت زندگی انسان هارو به صورت واقعی و تمثیلی به تصویر میکشد . جملات و کلام کافکا در این کتاب بسیار راهگشا، روشن و امید بخش است.شخصیتی یگانه و بینظیر کافکا که از میان صفحات این کتاب به شناختش میرسید تا ابد تو ذهنتون ماندگار میشه و بارها و بارها به این بر می گردید...
القارئ Hanan Mohamed
"كل إنسان يمسك الحياة تمامًا لن يخشى الموت. إن الخوف من الموت هو نتيجة لحياة غير متحققة. إنه أحد أعراض الخيانة"حكايات يرويها كافكا تُظهر لنا آراءه بالموسيقى والأدب والسينما والفن والحياة العامة.. "كل إنسان يمسك الحياة تمامًا لن يخشى الموت. إن الخوف من الموت هو نتيجة لحياة غير متحققة. إنه أحد أعراض الخيانة"حكايات يرويها كافكا تُظهر لنا آراءه بالموسيقى والأدب والسينما والفن والحياة العامة..
القارئ Ahmed Hassan
كافكا كما لم نعهده من قبل
القارئ muhameed Shehata
2.5 هُنا نقرأ عن كافكا ، وأرائه عن المسرح والأدب والدين والسياسة . أحاديث وذكريات ليست حكيمة ، ولكنها حميمية .
القارئ Arman
این کتاب برای کسی که بخواد کافکای بزرگ رو بشناسه، جزو معتبرترین منابعه. نثر روان و زیبایی هم داره.ماجرای جالبی پست این کتاب وجود داره. گوستاو یانوش، یه جوون هفده ساله که با کافکا صحبت میکنه و کافکا رو بدون سانسور و اغراق به تصویر میکشه.تا جایی که من میفهمم، کافکا موقع نوشته شدن این یادداشت ها(۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴) به شدت تحت تاثیر تلمود و یهودیت بوده. و حتی از شکل گفتارش و اون حالت خاص خودش میشه دید این موضوع رو که برای من تازگی داشت. مثلا توی نامه هاش، ما کافکای متفاوتی رو میبینیم؛ یه کافکای اصل. حد این کتاب برای کسی که بخواد کافکای بزرگ رو بشناسه، جزو معتبرترین منابعه. نثر روان و زیبایی هم داره.ماجرای جالبی پست این کتاب وجود داره. گوستاو یانوش، یه جوون هفده ساله که با کافکا صحبت میکنه و کافکا رو بدون سانسور و اغراق به تصویر میکشه.تا جایی که من میفهمم، کافکا موقع نوشته شدن این یادداشت ها(۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴) به شدت تحت تاثیر تلمود و یهودیت بوده. و حتی از شکل گفتارش و اون حالت خاص خودش میشه دید این موضوع رو که برای من تازگی داشت. مثلا توی نامه هاش، ما کافکای متفاوتی رو میبینیم؛ یه کافکای اصل. حداقل من اینطور میدونمش.اما کتاب، جالبه و میشه به شکل یه جُنگ از کلمات قصار بهش نگاه کرد. دید کافکا و شکل زندگی خالق گرگوار سامسا رو میشه به وضوح دید که از بین دستای بزرگ و چشمای خاکستری کافکا بهت چشمک میزنه. و مهمترین قسمت از نظر من، جایی بود که وقتی کافکا و یانوش داشتن میگشتن(فکر کنم توی آلشتتررینگ)،پدر کافکا با صدای بلندی میگه: هوا سرده، باید بری خونه. و همین جملهی کوتاه، کل رابطهی کافکای پدر و کافکای پسر رو روشن میکنه. درست مثل رابطهی حاکم و محکوم.

القراءة عن الكافكة أكثر إثارة من قراءة عمله. من الضروري أن نفهم كيف عاش الكافكة لنكون قادرين على فهم كتاباته الغريبة ، الترجمة جيدة. القراءة عن الكافكة أكثر إثارة من قراءة عمله. من الضروري أن نفهم كيف عاش الكافكة لنكون قادرين على فهم كتاباته الغريبة ، الترجمة جيدة.
القارئ Falaah HO

گفتوگوی واقعی و مستند با فرانتس کافکا که از طریق این کتاب با نظرات کافکا در مورد ادبیات ، شعر ،فلسفه ،دین ،ایمان، سیاست ،عشق و ... آشنا میشوید، اکثر کسانی که اسمی از کافکا شنیدند تصور غلطی از او دارند که نویسنده ای پوچگرا ست اما نوشته های کافکا تنها پوچی وضعیت زندگی انسان هارو به صورت واقعی و تمثیلی به تصویر میکشد . جملات و کلام کافکا در این کتاب بسیار راهگشا، روشن و امید بخش است.شخصیتی یگانه و بینظیر کافکا که از میان صفحات این کتاب به شناختش میرسید تا ابد تو ذهنتون ماندگار میشه و بارها و بار گفتوگوی واقعی و مستند با فرانتس کافکا که از طریق این کتاب با نظرات کافکا در مورد ادبیات ، شعر ،فلسفه ،دین ،ایمان، سیاست ،عشق و ... آشنا میشوید، اکثر کسانی که اسمی از کافکا شنیدند تصور غلطی از او دارند که نویسنده ای پوچگرا ست اما نوشته های کافکا تنها پوچی وضعیت زندگی انسان هارو به صورت واقعی و تمثیلی به تصویر میکشد . جملات و کلام کافکا در این کتاب بسیار راهگشا، روشن و امید بخش است.شخصیتی یگانه و بینظیر کافکا که از میان صفحات این کتاب به شناختش میرسید تا ابد تو ذهنتون ماندگار میشه و بارها و بارها به این بر می گردید...
القارئ Hanan Mohamed

"كل إنسان يمسك الحياة تمامًا لن يخشى الموت. إن الخوف من الموت هو نتيجة لحياة غير متحققة. إنه أحد أعراض الخيانة"حكايات يرويها كافكا تُظهر لنا آراءه بالموسيقى والأدب والسينما والفن والحياة العامة.. "كل إنسان يمسك الحياة تمامًا لن يخشى الموت. إن الخوف من الموت هو نتيجة لحياة غير متحققة. إنه أحد أعراض الخيانة"حكايات يرويها كافكا تُظهر لنا آراءه بالموسيقى والأدب والسينما والفن والحياة العامة..
القارئ Ahmed Hassan

كافكا كما لم نعهده من قبل
القارئ muhameed Shehata

2.5 هُنا نقرأ عن كافكا ، وأرائه عن المسرح والأدب والدين والسياسة . أحاديث وذكريات ليست حكيمة ، ولكنها حميمية .
القارئ Arman

این کتاب برای کسی که بخواد کافکای بزرگ رو بشناسه، جزو معتبرترین منابعه. نثر روان و زیبایی هم داره.ماجرای جالبی پست این کتاب وجود داره. گوستاو یانوش، یه جوون هفده ساله که با کافکا صحبت میکنه و کافکا رو بدون سانسور و اغراق به تصویر میکشه.تا جایی که من میفهمم، کافکا موقع نوشته شدن این یادداشت ها(۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴) به شدت تحت تاثیر تلمود و یهودیت بوده. و حتی از شکل گفتارش و اون حالت خاص خودش میشه دید این موضوع رو که برای من تازگی داشت. مثلا توی نامه هاش، ما کافکای متفاوتی رو میبینیم؛ یه کافکای اصل. حد این کتاب برای کسی که بخواد کافکای بزرگ رو بشناسه، جزو معتبرترین منابعه. نثر روان و زیبایی هم داره.ماجرای جالبی پست این کتاب وجود داره. گوستاو یانوش، یه جوون هفده ساله که با کافکا صحبت میکنه و کافکا رو بدون سانسور و اغراق به تصویر میکشه.تا جایی که من میفهمم، کافکا موقع نوشته شدن این یادداشت ها(۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴) به شدت تحت تاثیر تلمود و یهودیت بوده. و حتی از شکل گفتارش و اون حالت خاص خودش میشه دید این موضوع رو که برای من تازگی داشت. مثلا توی نامه هاش، ما کافکای متفاوتی رو میبینیم؛ یه کافکای اصل. حداقل من اینطور میدونمش.اما کتاب، جالبه و میشه به شکل یه جُنگ از کلمات قصار بهش نگاه کرد. دید کافکا و شکل زندگی خالق گرگوار سامسا رو میشه به وضوح دید که از بین دستای بزرگ و چشمای خاکستری کافکا بهت چشمک میزنه. و مهمترین قسمت از نظر من، جایی بود که وقتی کافکا و یانوش داشتن میگشتن(فکر کنم توی آلشتتررینگ)،پدر کافکا با صدای بلندی میگه: هوا سرده، باید بری خونه. و همین جملهی کوتاه، کل رابطهی کافکای پدر و کافکای پسر رو روشن میکنه. درست مثل رابطهی حاکم و محکوم.
translation missing: ar.general.search.loading